میراث آریا: محوطه سنگنگارهای کوخرد بستک از شمال کوخرد و از بین اراضی مسکونی آغاز و سپس تا دامنه کوهستان ادامه دارد. پراکندگی کلی این محوطه بیش از 200 هکتار میرسد اما تمرکز اصلی این محوطه در شمال روستا و دامنه کوهستان قرار دارد.
کوخرد دومین مرکز سنگنگارههای شهرستان بستک در هرمزگان است. پس از دهتل در طی بررسیهای دشتی، سنگهایی با طیف رنگی قرمز و سیاه و بهصورت پراکنده در این منطقه شناساییشدهاند که بهمانند دهتل بر روی آنها شکلهایی از قوچ، میش، بز کوهی، آدمکها و شکلهایی عجیبوغریب ترسیم شده است. اغلب سنگنوشتهها دارای اشکال و طرحهایی شامل انسان و صحنههایی از شکار حیوانات هستند.
سنگنگارههای کوخرد که پراکندگیشان از شمال روستا آغاز میشود و تا دامنه کوه پیدا میکند، در سمت شرق از محدوده درهها تا غرب و آنسوی دره شمو ادامه دارد. پراکندگی این سنگنگارهها بهگونهای است که در ارتفاع تراکم آنها نسبتاً کم و در قسمتهای پستتر بر تراکم آنها افزوده میشود. جنس این سنگها بهگونهای است که قسمت درونی (مغز سنگ) نخودی رنگ مایل به سفید و پوسته بیرونی آن طیفی از قرمز تا قهوهای را در برمیگیرد.
این نقوش بر سنگهایی تیرهرنگ کندهکاری شدهاند که در اصطلاح ادبی از آن بهعنوان دستکند نیز یاد میشود. این سنگنگارهها در مسیر رودهای عظیمی در شمال روستا قرار دارند که گاها پس از بارش زیاد باعث سیلاب میشوند و این مسئله را میتوان در زمره یکی از عوامل تخریب در این محوطه در نظر گرفت. نقوش طراحی شده بر سنگهای تیره ریشه در معیشت اقوامی دارند که در پهنای این دشت میزیستهاند و از منابع محیط زیستی آن بهره میجستهاند و این شیوههای معیشت و زندگی را بر دل این سنگها به رشته تحریر درآوردهاند.
نقوش سنگ نگاره های کوخرد
نقوش در سنگنگارههای کوخرد مشتمل بر نقوش حیوانی، انسانی، علائم نمادین، نقوش گیاهی و یا نقوش غیرقابل فهم هستند که در بین این نقوش، نقوش حیوانی بیشتر نقش رادارند.
موضوع نقشمایههای محوطه سنگنگاره کوخرد از تنوعی نسبتاً زیاد برخوردار است که بیشتر این نقوش را نقش بز تشکیل میدهد که در اندازه با یکدیگر متفاوت هستند. سبک ترسیم نقوش در محوطه سنگنگارههای کوخرد بهصورت انتزاعی و دارای خطوط سادهای هستند که این نقوش اکثراً بافرم نیمرخ (بیشتر در نقش حیوانات و انسانی) یا تمامرخ (در نقوش انسانی) نمایش داده شده است. نقوش بز بیشتر بهصورت گلهای یا بهصورت انفرادی یا در حال شکار دیده میشوند که حکایت از شیوههای شکار و اقتصاد آن دوران در این منطقه دارد.
از موضوعات دیگر این نقوش میتوان به نقوش انسانی، صحنههای شکار و ادوات آن دوران، نقوش حیوانی که علاوه بر بز دربردارنده نقوشی همچون اسب، شتر، قوچ، سگ، گرگ، پلنگ، ماهی و ... است. نقشمایههای دیگر این محوطه باستانی نقوش هندسی است که از شاخصترین نقوش آن به نقش گردونه مهر اشاره کرد. نقوش انسانی در این محوطه بسان دیگر نقوش در دیگر محوطههای باستانی، موضوعاتی از قبیل انسان سوار بر اسب، انسان با ادوات جنگی، انسان برهنه، انسان در حال انجام مراسم، در حال گلهداری و ... را در برمیگیرد که به دو صورت منفرد و روایی بهمانند محوطههای دیگر در نقاط دیگر ایران بر این سنگهای تیره نقر شده است.
در بررسیهای بهمنماه 1396 در این محوطه در ضلع شرقی دره شمو، ادوات سنگی یافت شد که از مهمترین دادههایی است که میتواند در تاریخگذاری این محوطه مشاهده کرد. در محوطه کوخرد، بهغیراز ادوات سنگی یادشده، دادههای باستانشناختی دیگری به دست نیامد و میتوان پنداشت که این ادوات متعلق به افرادی هستند که سبک زندگیشان کوچ روی بوده لذا هیچگونه ساختار معماری و دادههای فرهنگی دیگری از این محوطه تاکنون یافت نشده و در حالتی دیگر متعلق به افرادی بوده که در این نزدیکی میزیستهاند.
دادههای بهدستآمده از این منطقه بیشتر تیغههای ساده، تیغههای دوسویه، خراشندهها و سنگ مادر دوسویه و دورریزها بوده است. این ادوات سنگی که درمجموع تعداد آنها به بالای 30 عدد میرسد در سطح این محوطه بهصورت پراکنده در قسمتهای شرقی دره شُمو و در مجاورت سنگنگارهها یافت شده و بهاحتمالزیاد بسیاری از این دادهها در زیر رسوبات ناشی از این رود بزرگ مدفون هستند.
ادوات سنگی پیشازتاریخی که در سطح این محوطه بهدست آمده با توجه به فرمهای ساختاری مشابه ابزارهای پیش از دوران نوسنگی تا دوران نوسنگی و احتمالاً بعد از آن است. وجود این ابزار شاخص در سطح این منطقه بیانکننده استفاده از این ادوات در منطقه است که از آن برای زندگی خود بهره میجستهاند. به عبارتی سادهتر چندین حالت ممکن را میتوان برای این محوطه در نظر گرفت که یکی از این موارد اینکه بهعنوان شکارگاه یا دسترسی به منابع استفاده میشده، حالت دیگر وجود استقرارهایی از دوران پیشازتاریخ در نزدیکی این محوطه است که باهم ارتباط باشند و در حالت آخر وجود دادههای باستانشناختی و نقوش صخرهای (که به آن نقوش چوپانی گفته میشود) را به اقوام کوچ رو نسبت داد که هر سه حالت ممکن را میتوان در نظر گرفت.
محوطه کوخرد را میتوان تا حدودی با محوطههای غار اشکفت آهویی بستک که فقط ادوات سنگی پیشازتاریخ و نقاشی غار در آن بهدستآمده مقایسه کرد. این محوطه با توجه به ساختار غار و موقعیت قرارگیری مکانی بوده که برای شکار استفاده میشده و به تمام دشت، دید داشته که از بالای سطح دشت کوخرد گرفتهشده است. این مسئله را میتوان در نظر گرفت که محوطه مکانی برای شکار بوده و اسکان در آن بهصورت موقت انجام میشده ولی تاکنون استقراری در این نزدیکی شناسایی نشده است.
از جمله محوطه دیگری که با چنین مشخصاتی تاکنون شناساییشده، محوطه دهتل را میتوان نام برد که بزرگترین محوطه نقوش صخرهای در این منطقه محسوب میشود و بهمانند محوطه کوخرد، ادوات پیشازتاریخی از آن بهدستآمده است.
همانگونه که پیشتر اشاره شد این محوطهها بزرگترین محوطههای نقوش صخرهای منطقه بستک هستند که در اطراف یکرشته کوه قرار دارند. رشتهکوهی که شروع آن را میتوان از شرق شهر بستک در نظر گرفت و یکی از منابع غذایی اولیه بوده که بشر از آن بهره میجسته و نتیجه آن را بهعنوانمثال میتوان در استقرارهای اطراف این رشتهکوه دانست که علاوه بر نقوش صخرهای در ادوار بعد نیز این مسئله با توجه به استقرارهایی از دوران پیشازتاریخ تا دوران اسلامی قابلرؤیت است.
از مواردی که در تاریخگذاری نقوش سنگنگارهها میتوان از آن استفاده کرد به مسائلی همچون نقوش حیوانات (اهلی یا وحشی)، ادوات موجود در نگارهها، نوشتار یا کتیبههای موجود، کهنگی و تازگی نقوش (بر اساس طیف رنگی)، شیوه ترسیم نقوش، مقایسه آنها بر اساس نقوش موجود در مناطق دیگر و همچنین با اتکا برداده های باستانشناختی موجود در سطح محوطه نیز میتوان گفت این محوطه تاریخی حدوداً از دوران پیش از نوسنگی و نوسنگی و پسازآن با اتکا بر دادههای موجود چون ادوات سنگی بهدستآمده از این محوطه تا دوران معاصر را در برمیگیرد.
وجود کهنگی و تازگی نقوش یکی دیگر از مسائلی است که در متقدم و متأخر بودن این نقوش به ما کمک میکند و میتوان گفت این سنت در ادوار بعدی نیز مورد تقلید قرار میگرفته است. چهبسا در حال حاضر نیز افراد سعی در نگاشتن نام خود بر روی این سنگهای تیره دارند و عمل این روش را تقریباً با همان سبک که پیشتر معمول بوده انجام میدهند.
طیف رنگی نگارهها دارای چند طیف رنگی قهوهای تیره، قهوهای روشن، نارنجی یا همان آجری، کرم و شیریرنگ است که بر مبنای همین طیفها نیز میتوان به مسئله تاریخنگاری این نقوش پرداخت.
مسئله دیگری که در تاریخگذاری نقوش صخرهای به ما کمک میکند نقوش حیواناتی هستند که با توجه به فرمهای بدن آنان تا حدودی میتوان به وحشی یا اهلی بودن آن پی برد و با توجه به صحنههای موردنظر نیز این مبحث امکانپذیر است. بهعنوانمثال در صحنههای روایی همچون شکار یا گلهداری میتوان به مسئله اشاره کرد که صحنه گلهداری بیانگر در اختیار داشتن و تملک انسان بر این حیوان است و در صحنههای شکار نیز میتوان به این مسئله اشاره کرد که انسان در کنار گلهداری یا همان اهلی سازی برای دسترسی به منابع به شکار این حیوانات نیز میپرداخته است.
درمجموع نقوش حیوانی این منطقه برخی حیوانات هستند که اکنون در اقلیم این منطقه وجود دارند و برخی از آنان نیز منقرض شدهاند و بر مبنای آن میتوان به این نتیجه رسید که اقلیم این منطقه در ادوار پیشین بالأخص پیشازتاریخ چنین نبوده و بهطورقطع با توجه به نقوش موجود و شرایط اقلیمی غنی و همچنین وجود استقرارهایی از ادوار مختلف گواه بر این موضوع است. در راستای همین موضوع و اقلیم پیشین در منطقه کوخرد میتوان به نقش کشتی نیز اشاره کرد که احتمالاً وجود این نقش میتواند دلیلی بر این مسئله باشد.
با توجه به شواهد موجود، محوطه تاریخی کوخرد حدوداً از دوران نوسنگی تا حال حاضر را در برمیگیرد که بررسیهای آتی میتواند در تحقق این مسئله یا حل این مسئله مثمر ثمر باشد.
گزارش: پیمان پاسالاری
انتهای پیام/
نظر شما